شب چراغانی تچن – سال ۹۵

سال قبل توی مطلب شب چراغانی تچن – سال ۹۴ از دوستان خوبم درخواست کردم که مطلبی، داستانی، نوشته‌ای، عکسی، نقاشی‌ای راجبه یلدا بنویسن منتها چون دیر اقدام کردم نتونستم از دوستان زیادی بخام، امسال هم اینکار رو کردم و از دوستان خوب بیشتری درخواست کردم که لطف کردن، مطلبی نوشتن و شب چراغی برای تچن روشن کردن که خیلی ازشون سپاسگذارم.

جشن میلاد خورشید مبارک ادامه مطلب

تورات

آیه ۱: ای آدمیزاده، تا آن هنگام که در تحت قدرت و سلطنت منی، از شکوه هیچکس پروا مکن و بدان که قدرت و سلطنت من بر تو همیشگی و جاویدان است.

آیه ۲: ای آدمیزده، تا آن هنگام که خزینه ها از ارزاق، پر دارم، از نرسیدن روزی خویش میندیش و بدان که خزاین من پیوسته پر خواهد ماند.

آیه ۳: ای آدمیزاده، تا آن زمان که مرا توانی یافت، به هیچ کس دیگر دل مبند و بدان که هر وقت مرا جویا شوی، نیکوکار و نزدیک به خود خواهی یافت.

آیه ۴: ای آدمیزاده، به حق خودم سوگند که من دوستدار توام، پس به حقی که بر تو دارم، سوگندت میدهم که دوستدار من باشی.

ادامه مطلب

سه مرحله ی زندگی از دیدگاه کی یرکه گور

کی یرکه گور معتقد است سه مرحله در زندگی انسان وجود دارد به این دلیل از کلمه «مرحله» استفاده میکند که میخواهد تاکید کند میشود در دو مرحله اولیه زندگی کرد و بعد یکدفعه به مرحله بالاتر جهش کرد، ولی انسانهای زیادی سراسر عمرشان را در یک مرحله میگذرانند.

 

کسی که در مرحله حس گرایی زندگی میکند به سادگی می تواند اضطراب و تهی بودن را تجربه کند، البته در این موارد امید هم وجود دارد، به نظر کی یرکه گور کم و بیش حسی مثبت است، خودش نشانه آن است که فرد در وضع وجودی به سر میبرد. حالا حس گرا میتواند انتخاب کند به مرحله بالاتر جهش کند، ولی یا این اتفاق می افتد یا نمی افتد. اگر این جهش کامل انجام نگیرد فایده ای ندارد. اینجا صحبت از این یا آن است، ولی هیچ کس نمیتواند به جای تو این جهش را انجام بدهد.

ادامه مطلب

نظریه کانت درباره اختیار و قانون اخلاقی

به عنوان موجودات حسی تابع بی چون و چرای نظم طبیعت هستیم، برای همین تابع قانون علیت هم هستیم. بنابراین اختیار نداریم. ولی به عنوان موجوداتی عقلانی بخشی از جهان مستقل از ادراکات حسی‌مان هستیم. تنها وقتی از عقل عملی‌مان پیروی میکنیم و انتخاب اخلاقی انجام می‌دهیم آن وقت اختیار داریم. چون وقتی از قانون اخلاقی پیروی میکنیم خودمان وضع کننده قانونی هستیم که از آن تبعیت میکنیم.

 

همیشه باید با انسانها به عنوان غایت یا هدف رفتار کرد نه وسیله‌ای برای دستیابی به چیز دیگر و نباید از خودت هم صرفا به عنوان وسیله ای برای رسیدن به چیزها استفاده کنی.

ادامه مطلب

نادر ابراهیمی

امکان بر همه چیز دست می‌یابد. امکان، فرمانروای نیرومندترین سپاهیانی ست که پیروزی را بالای کلاه خودهای خود چون آسمان احساس می‌کرده‌اند.
هر مغلوبی تنها به امکان می‌اندیشد و آن را نفرین می‌کند. هر فاتحی در درون خویش ستایشگر بی ریای امکان است.
امکان می‌آفریند و خراب می‌کند. امکانات ناشناس در طول جاده‌ها و چون زنبوران ولگرد به روی گمنام‌ترین گل‌های وحشی، خانه می‌سازند.
دروازه‌های هر امکان، انتخاب را محدود کرده است. بسا که «خواستن» از تمامِ امکانات گدایی کند، اما من آن را دوست می‌دارم که به التماس نیالوده باشد.

کتاب «بار دیگر،  شهری که دوست می‌داشتم» نادر ابراهیمی